در این نوشته دو عبارت پرکاربرد در فضای اجرای پروژه رو بررسی می کنیم.
کلمهی Leverage به صورت «قدرت اقدام موثر» تعریف شده ولی معنای جدید اون «استفاده از نتیجهی کار بقیه» است. این کار میتونه از فرد دیگه، پروژهی دیگه و یا حتا شرکت دیگهای اومده باشه. این حرکت خوبه ولی وقتی که این نتیجه به راحتی به پروژه، فرهنگ و مشتری شما بخوره. اما اگر دقیقن مناسب شما نبود باید یا اصلاحش کنید یا حذفش کنید. انتظار معمول در این موارد اینه که استفاده کردن از کار بقیه باید کامل، بدون نیاز به تلاش و رایگان باشه. البته این انتظار بیشتر به کپی/پیست متداول نزدیکه. در leverage کردن شما تجربهی بقیه رو اهرم قرار میدید و نه اینکه راهکار بقیه رو نقطه به نقطه کپی کنید.
میرسیم به کلمه دوم یعنی Facilitate یا «تسهیل کردن» و یا همون سادهتر کردن. وقتی از کسی میخواهند کاری رو تسهیل کنه یعنی کار طبق زمان پیش نرفته یا در حد انتظار نبوده است. نکته اینجاست که باید مطمئن شد درخواست تسهیل کردن با زمان و منابع کافی میاد. اگه سادهسازی با الزامات، دانش و ابزارهای مورد انتظار همراه نباشه، حتمن فرد به مشکل برمیخوره. پس ساده کردن رو نمیشه ساده گرفت و یا سریع و مجانی انجامش داد.
عبور از معنای لغتی کلمهها در فضای اجرایی و آگاهی از مفهوم اصلی اونها یکی از اهداف این چند نوشته بود. نگاهی به لیست این کلمات کنیم: فکر کردن خارج از چارچوب، مدیریت فضای سفید، One-off، اهرم قرار دادن و تسهیل کردن.
بعدن با تعداد دیگهای از اصطلاحات مدیریت پروژه این بحث رو ادامه میدم.