این عبارت در لغتنامه وبستر اینطور ترجمه شده: محدود به یک بار. طبق توضیح ویکشنری این کلمه از ریختگری اومده و زمانی استفاده میشده که ایجاد قالبهای دائمی هزینهبر بوده است.
One-offهای مدرن برنامهها، فرایندها و تلاشهای غیرخودکاری هستند که تا زمان رفع نیاز خوب کار میکنند. هر چند One-offها برای رفع سریع و ارزون یک نیاز ایجاد میشوند ولی میتونند چندین سال عمر کنند. بعد از بین رفتن one-off یا باید به دنبال راهی رسمی و قانونی برای رفع خلا باشید یا به کاربران اون خبر بدهید که دیگه از راه موقت خبری نیست.
فرض کنید یک گزارش دو ماهه روی وضعیت پروژهها و برای مدیرعامل لازم دارید که نیاز به جمع کردن اطلاعات از چندین تیم داره. فرد فعالی هست که یه هفته قبل از زمان تحویل گزارش، اطلاعات همهی تیمها رو جارو میکنه و گزارش رو تولید میکنه. در این حالت این فرد و تلاش بیساختارش یک One-off است. اگه این فرد از شرکت بره یا دیگه نیازی به گزارش نباشه، این One-off از بین میره. در حالت رفتن فرد، شرکت باید به دنبال یک سیستم برای جمعآوری زمانبندیشدهی اطلاعات باشه و این همون راهحل رسمی خواهد بود.
پس موقتی و بیساختار بودن لزومن صفت منفیای نیست. برای یه لیوان آب لازم نیست کل اتاق رو لولهکشی کنید!