اگه بپرسید مدیریت پروژه چیه، بهترین جواب اینه: «وقتی همه چی خوب پیش میره، کسی از شما تقدیر نمیکنه و وقتی همه چی از ریل خارج میشه، شما سیبل پیشفرض هستید». وظیفه شما اینه که همه مرغابیها (پروژهها) رو به خط کنید و مواظب برکه باشید ولی گاهی اوقات واقعیت خودش رو نشون میده و خودتون تبدیل به یکی از همین مرغابیها میشید و اسیر آماج تیراندازی دیگران.
اما مدیر پروژه گاهی خودش رو از نظر بودجه و منبع دست خالی می بینه و نمیتونه پروژه رو در زمان مشخص تحویل بده. گاهی خود پروژه اصلن در تطابق با استراتژی شرکت نیست و یا شاید دفتر مدیریت پروژه فرایندهای اجرایی درستی برای اداره کردن پروژهها نداره. به نظر مشکل از بلوغ بخشی میتونه نشات بگیره که متولی به سرانجام رسوندن پروژه هاست. اسم این بخش همون دفتر مدیریت پروژه معروفه که باید مدیران پروژه رو پشتیبانی کنه و ابزار و روشهای کار رو در اختیارشون قرار بده. طبق آخرین گزارش CHAOS Manifesto 2013 گفته شده 43% پروژههای IT دچار چالش شده اند (یعنی یا تاخیر یا گذر از بودجه یا نرسیدن به امکانات تعیین شده) و 18% شکست خوردهاند.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که موفقیت PMO رو رقم میزنه همین بلوغشه. وقتی فرایندها تعریف نشده و غیررسمی باشند یعنی دفتر مدیریت پروژه در پایین سطح بلوغ قرار داره و وقتی همه فرایندها بهینه شدهاند و در حال بهبود هستند بالغترین شکل دفتر رو داریم. بلوغ فقط با گذشت زمان به دست نمیاد، بلکه توانایی غلبه به چالشهای زیادی رو لازم داره که تعدادیش اینها هستند:
- دید به عملیات جاری
- توانایی در استفاده از متدولوژیها
- سیلوهای بخشی
- فناوری موثر
- زیرساخت
- تعیین الزامات
- مدیریت مالی
- ارتباطات
- تطابق با اولویتها و استراتژی شرکت
نباید صبر کرد تا بلوغ از راه برسه. باید تلاش کرد تا مدیران پروژه بهتری ساخت. مدیران پروژهای که مثل مرغابی نشسته و در انتظار ضربه خوردن نیستند. مدیرانی که از نظر دانشی، زیرساختی و فرایندی حمایت میشوند و میتونند شرکت رو به هدف آخر که همون انجام پروژه ها در زمان و بودجه و محدودهی تعیینی هست برسونند.